۱۳۸۷ اسفند ۹, جمعه

زیبایی شناسی Aesthetics

تبار شناسي و كار ويژه‌هاي اصطلاح زيبايي شناسي

«واژه يونانيAisthetikos به معناي ادراك حسي بود، و واژة Aistheta به معناي مورد ادراك حسي، يا به زبان ساده‌تر چيز محسوس. اين واژه تبار اصطلاحEsthetique است كه امروز در تمام زبان‌هاي اروپايي به كار مي‌رود» (احمدي، 1382، ص20). پيدايش اين اصطلاح به سال‌هاي 58-1750باز مي‌گردد كه توسط فيلسوف آلماني الكساندرگوتليب بومگارتن[1] در كتابي به همين نام به كار برده شد.
«زيبايي شناسي، شاخه‌اي از فلسفه است كه با اصول ادراك زشتي و زيبايي مرتبط است. علاوه بر اين زيبايي شناسي موضوعاتي را اعم از كيفيات (صفاتي) كه عيناً در چيزها ظاهر مي‌شوند و يا در ذهن تداعي مي‌شوند، مورد بحث قرار مي‌دهد. از اين رو، يا اشياء با شيوه‌‌اي مخصوص قابل ادراك هستند، شيوه وابسته به زيبايي شناسي، يا در خود نشان كيفياتي ويژه دارند»(http://encarta.msn.com)
در كتاب مدرنيته و مدرنيسم زيبايي شناسي شاخه‌اي از فلسفه است كه به مسايل ذوق، سليقه، زيبايي، ظرافت و مقولاتي از اين دست در عرصه هنر، ادبيات، فلسفه و رشته‌هاي مختلف علوم انساني و اجتماعي و حتي در علوم محض و كاربردي يا علوم پايه نيز مي‌پردازد، تعريف شده است.
«زيبايي شناسي در هنر: هنرهاي تجسمي[2] ، موسيقي[3] ، هنرهاي نمايشي[4] ، ادبيات[5]، خوراك شناسي[6].
زيباشناسي در علوم: تكنولوژي اطلاعات[7] ، رياضيات.[8]
زيبايي‌شناسي در مهندسي:طراحي صنعتي[9]، معماري و طراحي داخلي[10]، زندگي شهري[11] ، طراحي چشم‌انداز[12]
[1]- A.G. Baumgarten
[2]- Visual arts
[3]- Music
[4]- Performing arts
[5]- Literature
[6]- Costronomy
[7]- Information Technology
[8]- Mathematics
[9]-Industrial design
[10]- Architecture and Interior Design
[11]- Urban life
[12]- Landscape design
Powered By Blogger